آگاهی از اینکه کدام استاد، راهب، یا کشیش، حقیقی هستند، قسمت ۳ از ۱۰

برخی از شما می‌گویید که به هیچ راهبی برای دادن پیشکشی اعتماد ندارید. شما را سرزنش نمی‌کنم. فقط اینکه باید بدانید که کدام راهب خوب است که پیشکشی دهید. و هر راهبی که مقداری پول می‌خواهد به این دلیل که پول ندارد و می‌خواهد برای خود و نیز پیروانش کمی آسایش فراهم کند. شاید عده‌ای بیایند تا زیر دست آنها راهب و راهبه شوند و او باید از آنها مراقبت کند. [...] وقتی می‌گویم راهبان، منظورم فقط بودیسم نیست، بلکه ادیان دیگر هم هست. باید خودتان قضاوت کنید که آیا کلیسای شما واقعاً توسط یک کشیش یا راهب خوب رهبری می‌شود یا خیر.[...] باید ببینید آیا از آن برای اهداف بد استفاده می‌کنند، اگر از این فرصت و حمایت مالی برای موعظه و آموزش پیروانشان استفاده می‌کنند، اما اگر مسیر درست را موعظه نمی‌کنند - آیا بیشتر برای منفعت است، و ببینید چگونه زندگی می‌کنند، در راحتی و آسایش بیشتر بجای اینکه واقعاً بخواهند ممارست معنوی کنند و روح خود و نیز روح‌های دیگر را ارتقاء دهند.

با گفتن همه اینها در مورد راهبان بد، منظورم این نیست که اگر راهبان دیگری خوبند، از آنها حمایت نکنید. زیرا اگر از راهبان خوب یا کشیشان خوب در ادیان مختلف حمایت کنید... منظورم فقط راهبان بودایی نیست. اگر آنها خوب باشند و تعالیم نیک از آن بنیانگذار مقدس را منتقل کنند، آنگاه دنیا به نوعی بهتر می‌شود. زیرا هر کاری که انجام می‌دهیم بر کل دنیا نیز تأثیر می‌گذارد، نه فقط بر خودمان و اعضای خانواده‌مان. اگر از یک راهب بد حمایت کنید، او از آن برای انگیزهٔ پنهان استفاده می‌کند و تعالیم بد، مفاهیم اشتباه، عقیده های اشتباه را تبلیغ می‌کند.

گزیده ای از "فاش کردن ترفندهای راهبان برای دریافت پیشکشی از دیگران" من پیشنهاد می‌کنم از طریق ارتباطات راه دور برای گرفتن پول اقدام کنید. ما می‌توانیم از برنامه‌های پیام‌رسان "زالو" و "وایبر" استفاده کنیم و این تجربه من است. من ازطریق "زالو" و "وایبر" پول می‌گیرم – از کجا پول میگیرم؟ مثلا، وقتی بودایی‌ها به ملاقات ما می‌آیند، افرادی که آنها را می‌شناسیم، تلفن آنها را به تلفن خود مرتبط می‌کنیم و تمام.

روز تولدشان، در "زالو" اعلام میشود، و من برایشان پیام "تولدت مبارک" فرستادم. ناگهان (اپلیکیشن موبایل) بانک من صدا داد «دینگ دینگ دینگ دینگ»، (اپلیکیشن موبایل) بانک من صدا میدهد «دینگ دینگ دینگ دینگ». ما به آنها یادآوری می‌کنیم، می‌گوییم "من اینجا هستم، من اینجا هستم، تبریک می‌گویم خانم، تبریک می‌گویم آقا." اگر آنها امکاناتش را داشته باشد، بخواهند به مناسبت مهمانی، عروسی، تشییع‌جنازه یا هرچیز دیگری پیشکش کنند، آنوقت آنها پول را به ما منتقل میکنند. "قطره‌قطره جمع گردد وانگهی دریا شود." (پیشکشی‌های کوچک فردی، به‌تدریج می‌تواند به مقدار قابل توجهی انباشته شود.)

پاهای [من] هیچ وقت پینه نبسته‌اند، در طی ۱۵ سال راه رفتن هرگز پینه نبسته‌اند، می‌بینید؟ این مدرک عینی است، اصلاً دروغ نیست. در مورد بقیه، آنها فقط یکی دو ماه، یکی دوسال راه رفته اند و پاهایشان پینه بسته- این به دلیل ساختار فیزیکی آنها است، این اولین چیز است. نکته دوم این است که آنها فاقد تزکیه معنوی درونی هستند. من روش گردش انرژی‌های "یین و یانگ" را یاد گرفته ام. بنابراین، می‌توانم سلول‌های مرده را [از پاهایم] بیرون برانم.

Excerpt from “Dismantling poverty in a proper way, Connecting the wealth chain, advice from Luang Por Dhammajayo”: خودتان را آماده کنید و پولتان را خوب آماده کنید. برای کسب اجر [معنوی] پول آماده کنید. چرا آن را انجام دهید؟ این کار را انجام دهید تا بتوانیم اجر [معنوی] کسب کنیم. اجر [معنوی] منبع شادی و موفقیت در آینده خواهد بود. در هر زندگی ای، چه در عالم انسانی و چه در عالم ملکوتی. ما کاملا خوشحال خواهیم شد. ما سه گنج به دست خواهیم آورد: گنج انسانی، گنج ملکوتی، و گنج نیروانا. اگر آن را انجام ندهید، آن را نخواهید داشت.

همچنین، انرژی او (آن راهب)‌ بد است. او این را به قلب و ذهن دیگران می‌فرستد و به نوعی به انرژی و جّو دنیای مان نیز آسیب می‌رساند. و مسلماً با انجام این کار، کارمای بدی برای خود ایجاد خواهد کرد. و شما، فردی که از او حمایت می‌کند هم باید عواقبِ بد این کارمای بد را متحمل شود. و چه کسی میداند که این شما را به کجا می‌برد. هر کاری انجام دهید که بر دیگران به شیوه‌ای مضر و بد تأثیر بگذارد، به شما باز خواهد گشت. و اگر پیامد آن سنگین‌تر باشد، آنگاه باید با آن راهبی که حمایت می‌کنید به جهنم بروید. به این شکل است. فقط می‌خواهم به شما هشدار دهم.

و این راهبان... به شما راهبان می‌گویم که - اگر توبه کنید و تغییر کنید و کارهای درست انجام دهید، واقعاً توبه کنید و خالصانه بخواهید نیکی کنید، می‌توانید رستگار شوید. حتی اگر شما شیاطین باشید، من باز هم می‌توانم با کمک رحمت خدای قادر متعال به شما یاری رسانم. اگر واقعاً به سمت دیگر برگردید و نیکی کنید، توبه کنید، خدا و همه استادان را شکر کنید، و به‌ آنها توبه کنید، آنوقت هنوز می‌توانید نجات داده شوید. مراقب نحوه استفاده از وقت خود و پیشکشی‌های افراد با ایمان باشید، زیرا شما مسئول اعمال خود خواهید بود. هیچ‌کس نمی‌تواند به شما کمک کند. پس اکنون توبه کنید و روشن‌ضمیری را جستجو کنید در هر جایی که فکر می‌کنید می‌تواند به شما عرضه شود.

ما با هم در این دنیا زندگی می‌کنیم، پس هر کاری که انجام می‌دهیم باید به نوعی حمایت، کمک، برکت، عشق و مراقبت از یکدیگر باشد- نه اینکه به نفع خودمان، برای منافع خودخواهانه‌مان به دیگران آسیب بزنیم. چون می‌دانید، حتی اگر به تعالیم بودا، توصیه های مسیح اعتقاد نداشته باشید، شما آن تعالیم را می‌خوانید، می‌دانید که عواقب آن بسیار سنگین است و زندگی خیلی کوتاه است. مهم نیست که چیزی بدست آورید، در نهایت آن را از دست خواهید داد. پس لطفاً همین الان تغییر جهت دهید. خوب باشید، اخلاق‌مدار باشید، با فضیلت باشید. "هر قدیسی گذشته‌ای دارد. هر گناهکاری آینده‌ای دارد." لطفاً تغییر جهت دهید. به خاطر داشته باشید، حتی یک شخص که گمراه شده بود و ۹۹ نفر را به قتل رساند. اما پس از ملاقات با بودا، بودا به او چیزی آموخت و او درک کرد. او تغییرجهت داد و بودا هنوز می‌توانست به او کمک کند. بنابراین همه ما هنوز فرصت داریم. لطفاً از فرصت استفاده کنید.

من اینجا هستم فقط برای کمک به شما. من واقعاً نمی‌خواهم چیزی را موعظه کنم، حقیقتاً، چون واقعاً دوست ندارم در انظار عموم باشم. من واقعاً چنین چیزهایی را دوست ندارم. من ترجیح می‌دهم یک فرد عادی باشم، از زندگی‌ام لذت ببرم، در سکوت از مراقبه لذت ببرم، درست مثل اکثر مردم این دنیا. اما، قلبم اجازه نمیدهد که هیچ یک از شما به جهنم بیفتید و به هر طریقی رنج بکشید.

و هرچه بیشتر کار بد انجام دهیم، بیشتر به انرژی این دنیا آسیب می‌زنیم و و سپس دنیا تباه یا حتی ویران خواهد شد. و در چنان شرایطی که سیاره، بطور ناگهانی از بین برود – بمیرد - آنگاه همه موجوداتی که روح دارند ناگهان خواهند مُرد. در آن صورت، همه روح ها در همه طرف سرگردان خواهند شد، بی‌قرار به همه طرف می‌دوند، به همه طرف پرواز می‌کنند، به همه طرف می‌روند، در همه جای جّو سرگردان می‌شوند و جایی برای استراحت کردن و هیچ جایی برای ماندن ندارند.

و این وضعیت بسیار وحشتناکی است چون آنها در برابر انواع شیاطین و ارواح خبیث، آسیب‌پذیر خواهند بود که در چنین موقعیتی هم از آنها سوء استفاده می‌کنند، آنها را شکنجه می‌دهند، آنها را عذاب می‌دهند و انواع کارهای وحشتناک را با آنها انجام می‌دهند. و هیچ کسی در آنجا برای کمک به آنها نخواهد بود چون دیگر پایگاهی مثل سیاره زمین وجود ندارد. پس همه ما باید به این فکر کنیم و توبه کنیم. به موقع تغییر جهت دهید. همیشه وقت برای بازگشت و توبه وجود دارد. پس لطفاً همین حالا انجامش دهید. باشد که خداوند، بوداها، همه اساتید به شما کمک کنند و روح شما را برای رستگاری ارتقاء دهند تا به «خانه» بروید، تا «خانه واقعی» را ببینید، که در این دنیای فیزیکی نیست. آمین. خداوندا از تو سپاسگزارم. از تو، استاد غایی، ای پسر خدا سپاسگزارم. از همه اساتید در همه جهت‌ها و در همه زمان‌ها سپاسگزارم. ما از شما سپاسگزاریم.

باید به شما بگویم که راهبان بودایی ویتنامی ـ (آولاکی) که با آنها بوده ام، همگی خوب بودند، آنهایی که از زمانی که کودک بودم تا روزی که برای جست و جوی خداوند به هند رفتم با آنها بودم. همه ی آنها خوب و پاک بودند ــ خیلی خیلی پاک ــ و در زندگی خود بسیار سرسپرده حقیقی بودند. چون آنها به تعالیم بودا ایمان دارند.

همچنین وقتی جوان‌تر بودم چند کشیش را می‌شناختم؛ آن‌ها نیز بسیار پاک و فروتن بودند. وقتی جوان بودم، یکی را ملاقات کردم. او یک کشیش مسیحی بود و پدرم مرا به کلیسا می برد. کلیسا به نوعی دور از خانه‌مان بود، بنابراین هر یکشنبه نمی‌رفتیم، اما چندین بار او را دیدم. و او به من نان(عشای ربانی) بسیار نازکی داد و در دهانم گذاشت. و سپس دوباره او را ملاقات کردم. حدوداً ۲۰ یا ۳۰ سال بعد او را ملاقات کردم. و ظاهر او هنوز مثل قبل بود. خیلی پیرتر بنظر نمیرسید. بلافاصله او را شناختم. او اصلا مرا نشناخت؛ فکر نکنم.

وقتی که خداحافظی کرد، فقط گفت، " Thôi, mình về nhá." یعنی، " باشد، خداحافظی می کنم. حالا به خانه می روم"، چیزی شبیه به این. خیلی دوستانه بود. او حتی خود را بعنوان پدر(روحانی) خطاب نکرد. برخی افراد می گویند، "من «استاد راهب» هستم، و دارم می روم". یا کشیش ها میگویند، Thôi, Cha về nhá یعنی، "من، پدر(روحانی) شما را ترک میکنم". ولی نه، او این را به همان صورتی که به یک دوست می گوید، گفت، “Thôi, mình về nhá.”

بسیار دوستانه، بسیار متواضع و طبیعی گفت. من او را واقعا خیلی دوست داشتم، اما بعد از آن هرگز فرصت دوباره دیدن او را نداشتم. بعد از آن، بعد از مدتی، ازدواج کردم، خانه را ترک کردم، یک راهبه شدم و سپس ردای راهبه ای را کنار گذاشتم تا در دنیا کار کنم، به مردم نزدیک تر باشم، و همچنین تجارتی راه اندازم تا کارهایمان را تامین کنم تا نیاز نباشد بر به اصطلاح شاگردانم تکیه کنم.

Photo Caption: مسیر بسوی خانه حقیقی جذاب و آسان است.

دانلود عکس