جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
و بعد، وقتی استاد ابیات «هویی ننگ» را دید، بلافاصله فهمید که این شخص حقیقتا روشن ضمیری والایی دارد. ولی او (هونگرن) چکار کرد؟ با کفشهایش آن ابیات را پاک کرد، به این معنی: "این آشغال است." او گفت: "این هم بیخود است. بله، هیچ است." [...] ولی شب هنگام، او به اتاق «هویی ننگ» رفت... به جایی که او سبوس را از برنج جدا میکرد. وقتی دید که «هویی ننگ»، خیلی سخت کار میکند، خیلی تحت تاثیر قرار گرفت. او گفت: "اوه، بخاطر روشن ضمیری، تو واقعا، واقعا همه اینها را تحمل میکنی."